سفر
سلام ببخش مامانی که دیر دیر برات می نویسم می خوام از رفتن مشهد برات بگم که قبل از اینکه بریم چند روز قبل از اینکه بریم به شما گفتیم که میخوایم بریم مشهد شما دیگه گفتی نمی خوام برم مهد وروز اول که راضی شدی بری گفتیم برو مرخصی بگیر که خانم مربی ناراحت نشه وبا دوستات خداحافظی کنی اون روز که رفتی ولی روز های بعد که هرچه اسرار کردیم راضی نشدی وگفتی مرخصی گرفتم وخونه مامان جون موندی خلاصه روز پنج شنبه 27/9/93 راه افتادیم وساعت 12:30 رسیدم وتصمیم گرفتیم که اول بریم حرم بعد ش خونه این شد که رفتیم حرم نمی دونی چه حال خوبی داشتیم وشما هم به آقا سلام دادی خلاصه بعد از 2 ساعت رفتیم خونه خاله وبازی وبازی شما با بچه ها خیلی...
نویسنده :
مامان جون
9:49