علی اصغر علی اصغر ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

علی اصغرعزیز مامان

تولد

سلام به گل پسرم مامانی این روزا اینقدر دققه فکریش زیاد شده که حد نداره نمی تونم برا پسرم باشم وباهات بازی کنم وفقط شبا ست که همدیگر رو میبینیم اونم که شما می خوابی باید از مسافرت که یهویی رفتیم برات بگم وعکساشو برات بزارم دیروز م که(28/6/95 )اخر تونستم با تاخیر تولدتو بگیرم شرمنده مامانی عکساشو برات میزارم کیکم خودم درست کردم دوستت دارم خیلی زیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییاد       ...
29 شهريور 1395

بدون عنوان

عمر باید بگذرد تا بفهمی بیشتر غصه هایی که خوردی نه خوردنی بود نه پوشیدنی ! فقط دور ریختنی بود …! و چقدر دیر می‌فهمیم که زنــدگـی همین روزهایی‌ست که منتظـر گذشتنش هستیم …! همیشه به یاد داشته باشیم و فراموش نکنیم ، “ مقصد”، همیشه جایی در “انتهای مسیر” نیست ! “ مقصد” لذت بردن از قدم‌هایی‌ست، که برمی‌داریم .
29 خرداد 1395

انسان باش

انسان باش،،، ﭼﻪ ﻓﺮقـے ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ و ﯾﺎ شعبان تير باشد و يا آبان دسامبر باشد و يا ژوئن،،، ﻫﺮ ﺭﻭﺯے ﮐﻪ ﺩﺳﺘے ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘے ﺩاــے ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﺍشکــے ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ   ﺍﻧﺴﺎﻧــے،،،
29 خرداد 1395

بدون عنوان

سلام پسر قشنگم باید مامانی ببخشی که نمی تونم زیاد برات از خاطراتت بنویسم این روزا دیگه هوایی شدی ودیگه  نمی ری مهد ومنم موندم که چه کار کنم وگل پسرم کجا بفرستم وپیش کی بزارم خیلی خسته ام مامانی خیلی دوستت دارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم یه سری از عکساتو برات می زارم عکس تو مهدتون موقع تمرین سرود برای جشن پایان سال تحصیلی تون اینم عکس داخل کلاس تون در حال درست کردن کاردستی این عکسی که عمو محمد از تون گرفته موقعی که می خواستیم بریم سفره صلوات خونه خاله مریم ...
29 خرداد 1395

بدون عنوان

چه دعای کنمت بهتر از این خنده ات از ته دل گریه ات از سر شوق روزگارت همه شاد سفره ات رنگانگ وتنی سالم وشاد که بخندی همه عمر ...
23 ارديبهشت 1395